روزهای آخر پاییز
دخملم این روزا روزای آخر پاییزه .میگن جوجه هارو باید آخرپاییز بشمری والا راسته .حالا مامانی مونده و یه دنیا درس که باید بخونه واضطراب امتحانات. چند سالی بود از شرش راحت بودم .اما الان باید به شما برسم سر کار برم و درس هم بخونم ،کارم خیلی سخت شده تو هم دوست داری همش بری بیرون اما من وقتشو ندارم عزیزم ،هر چند روز جمعه با خاله ندا و محمد امین رفتیم پارک ناهار هم همونجا خوردیم خیلی هم خوش گذشت کلی هم بازی کردین.راستی امروز هم تو مهد غذای نذری خوردی .امشب هم که دکتر بودی چون سرما خوردی امبدوارم دل آسمون نرم بشه و بباره شاید این مریضیها کمتر بشه.خوب الان دیگه وقت خوابه بدو بریم لالا. ...
نویسنده :
مامان
22:21